دیگه خیلی چیزا برام مهم نیست
دیشب داشتم با آقای همسر حرف میزدم میگفتم الان برام تو مهمی و زندگی شخصیمون بعدش تو مهمی و زندگی شخصیمون و بازم خودتو زندگی شخصیمون و بعدترش درس و دانشگاه و موقعیت آینده شغلیم که اگر بشه یعنی در واقع اگر بتونم بهش برسم.
دیگه دست از توجه و نگران بودن برای بقیه شستم .
انقدر تو یک مدت کوتاه از دوستی آسیب دیدم که بنظرم بسه !
الان انقدر اعصاب و روانم ارومه که خدا بدونه . واسمم فرقی نداره که "اونا" فهمیدن دیگه تو دایره آدمای مهم زندگیم نیستن یا نه.
مگر برای اونا من مهم بودم ؟
برچسب : نویسنده : 8nahamgon7 بازدید : 35